از همه محتاج تر!
جزیره خیــال
داستان کوتاه طنز, مذهبی, سرکاری, عشقی و ...

عکسی جالب از جشنواره ی حامله ها این عکس برای ندیدن است! تبریک سال 92 بالا بردن اعتماد به نفس درود بر پیرمردی ... نمونه ژست برای شروع عکاسی بهتر از آقایان چطور از رعد و برق عکاسی کنیم؟ یک تمرین ساده برای تقویت چشم عکاسی ۱۰ نکته عکاسی در آتلیه برای داشتن پرتره ای جذاب تر خسرو شكيبايي گذری به دنیای زیبای پرندگان تصاویری از هواپیماهای جنگنده ایران تلویزیون ۹۰ اینچی شارپ + عکس جدید ترین و جالب ترین کپی برداری چینی ها از یک لامبورگینی! مطلب خواندنی / دشمنی عجیب و غریب یک کلاغ با یک پیرزن ! عکس/ دریاچه ی بسیار زیبا و پنج رنگ لحظه تولد حشره پس از شش ماه انتظار/برندگان جايزه تصاوير برتر علمي «اويركا 2012» معرفي شدند کاریکاتور | افزایش قیمت خودرو کاریکاتور | طرح 3-3-3-3 ادامه 6-3-3 در مدارس است کاریکاتور / راز بقا ... ! بهترین ورزش‌ ها برای افزایش متابولیسم چند نکته ورزش چه فوایدی برای افراد مسن دارد؟ دستورالعملی برای خواب عکس تامل برانگیز ورزشی آن نقطه که زیر باء بسم الله است جیبهای دلم را می گردم گفتم شبی به مهدی چه انتظار عجیبی... یک حدیث از حضرت زهرا (سلام الله علیها) چشم بادومی اشتباه است چه زیبا! گفتم دوستت دارم ! میدونم نشنیدی از من یه بار بگم دوسِت دارم نانوا هم جوش شیرین میزند یا مهدی من که نباشم


از همه محتاج تر!

روزی هارون الرشید مبلغی به بهلول داد که آن را در میان فقرا و نیازمندان تقسیم نماید بهلول وجه را گرفت و بعد از لحظه ای به خود خلیفه رد کرد. هارون از علت آن سوال نمود.

بهلول جواب داد که من هر چه فکر کردم از خود خلیفه محتاج تر و فقیر تر کسی نیست. این بود که من وجه را به خود خلیفه رد کردم .

 چون می بینم مامورین و گماشتگان تو در دکان ها ایستاده و به ضرب تازیانه مالیات و باج و خراج از مردم می گیرند و در خزانه تو می ریزند و از این جهت دیدم که احتیاج تو از همه بیشتر است لذا وجه را به شما بر گرداندم .

http://upload.tehran98.com/images/5y8q5aou5bfz5y2bpgzu.gif



نظرات شما عزیزان:

سپیده
ساعت13:12---6 مهر 1391
سلااااااااااااام

خوووبی؟

ببخشید دیر ب دیر پیشت میام

چ خبرا؟

میبینم ک تولدت هم بوده هاااا

مبااااارک باشه تولدت

من نیدونستم

ببخشید دیر تبریک گفتم

ایشالله تو سال جدید زندگیت روزهای سرشار از موفقیت داشته باشی دوستمپاسخ: ممنون.


sسپیدبال
ساعت13:13---3 مهر 1391
های...!

سوغاتی خودم اوردم دیگه...پاسخ: چطور؟


sسپیدبال
ساعت12:07---1 مهر 1391
سلام ابی..خوفی؟..چه خبرا؟؟

من برگشتم..

رفته بودیم تبریز..جای شما خالی...پاسخ: سلام. خووووووووووووش به حالت.


sسپیدبال
ساعت11:42---26 شهريور 1391
باشه..

پس مشکلاتت چیه ن؟؟

من یه هفته نیستم..

میدونم دلت تنگ میشه ولی..برمیگردم..!!پاسخ: کجا؟ مشکلاتم اولیش و آخریش, خودمم.


سپیدبال
ساعت11:56---25 شهريور 1391
سلام.خوبی آبی؟...

میگم مشکلت همون دختره بود دیگه؟؟!!پاسخ: ههههههههههههه. این یه عکس طنز بود . هیچ ربطی به مشکلات من نداره.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: ، ،
:: برچسب‌ها: داستان مذهبی, بهلول, داستان پند آموز, داستان زیبا,

نویسنده : ویروس تاریخ : 22 / 7



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به جزیره خیــال مي باشد.